معنی برابر به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Abreast, Break-Even, Co-Ordinate, Coequally, Coordinate, Homo-, Equal, Equi-, Equivalent, Horizontal, Identical, Iso-, Level, Match, Peer, Quid Pro Quo, Quits, Square, Up

فارسی به عربی

سهل، سویه، صدر، متوازی، مکافی، نظیر

فارسی به ایتالیایی

uguale

pari

فارسی به آلمانی

Blank [adjective], Brust (f), Einfach, Schlicht, Nebeneinander, Seite an seite

پیشنهادات کاربران

هم دوش

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر