معنی بد‬ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Abominable, Adverse, Atrocious, Awfully, Bad, Bum, Beastly, Cheap, Black, Damned, Dys-, Evil, Crappy, Crummy, Execrable, Fiendish, Flagrant, Gross, Grossly, Grubby, Heinous, Poorly, Ill, Loud, Tight, Mal-, Mangy, Meager, Measly, Mis-, Miserable, Wrong, Offensive, Pestiferous, Poor, Rotten,

فارسی به ترکی

kötü

فارسی به عربی

سیی، شر، شراب الروم، مخیف، مرض

فارسی به ایتالیایی

male

brutto

فارسی به آلمانی

Krank, Kränklich, Rum (m), Übel, Schlecht

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر