معنی باقیمانده‌ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Hangover, Remnant, Residual, Surplus, Oddment, Remainder, Residuary, Residue, Rest, Vestige, Difference, Relict

فارسی به عربی

استراحه، بقیه

فارسی به ایتالیایی

residuo

rimanenza

resto

فارسی به آلمانی

Ausruhen, Beruhen, Rast (f), Rasten, Ruhe (f), Ruhen

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر