معنی اولیه به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Abecedarian, Common, Early, Elemental, Elementary, Embryonic, Initial, Initiative, Initiatory, Neanderthal, Original, Pirmary, Preliminary, Primal, Prime, Primeval, Primitive, Proto-, Rough

فارسی به عربی

اولی، تمهید، جنینی، مبکرا

فارسی به آلمانی

Baldig, Früh, Fruh [adjective], Frühzeitig, Zeitig

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر