معنی اندکی‌ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Few, Fractionally, Modicum, Paucity, Ray, Scarcely, Slightly, Thought, Touch

فارسی به عربی

بعض، لفتره قصیره، لمسه، نصف الطریق

فارسی به آلمانی

Betupfen, Bißchen (n), Einige manche, Einige, Klecks (m), Manche, Tupfer (m)

پیشنهادات کاربران

لختی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر