معنی اندک به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Glimmer, Faint, Few, Thimbleful, Under-, Mean, Modicum, Narrow, Negligible, Nominal, Petty, Picayune, Piddling, Scant, Scanty, Scruple, Shade, Slender, Slim, Small, Tiny

فارسی به عربی

اهانه، ضوء، قرصه، قلیلا، لحم بدون دهن، مستوی واطی، مقتصد، نادر

فارسی به ایتالیایی

poco

فارسی به آلمانی

Anstecken, Beleuchten, Einige, Erhellen, Genügsam, Leicht, Licht (n), Paulus, Schein (m), Wenig, Wenige

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر