معنی انجام به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Accomplishment, Ance _, Ation _, Commission, Consummation, Discharge, End, Execution, Exercise, Fulfilment, Fullfillment, Implementation, Performance, Practice, Transaction, Y

فارسی به عربی

ادات، استنتاج، انجاز، تطبیق، تکمله، تنفیذ، صفقه، مفوضیه

فارسی به آلمانی

Abschluß (m), Beschluß (m), Entschluss (m), Leistung, Rückschluß (m), Schluss (m)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر