معنی انتظار کشیدن به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Await, Tarry

فارسی به عربی

احضر، انتظار

فارسی به آلمانی

Abwarten, Bedienen, Befassen, Begleiten, Beiwohnen, Besuchen, Warten, Wartezeit

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر