معنی کندن به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Dig, Carve, Excavate, Excavation, Extract, Extraction, Hew, Nip, Pare, Pick, Pluck, Scoop, Tear

فارسی به ترکی

yolmak, sökmek, koparmak, deşmek

فارسی به عربی

اختیار، حفاره، حفر، سحب، عزم، قشره، لغم، مجری

فارسی به ایتالیایی

togliere

staccare

scavare

فارسی به آلمانی

Beziehung (f), Raufen, Zerren, Ziehen, Zug (m), Zugkraft (f), Zupfen, Bergwerk, Grube (f), Mein, Meiner, Meines, Zeche (f)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر