معنی خرابی به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Breakdown, Demolition, Destruction, Devastation, Dilapidation, Malfunction, Rack, Ruin, Ruination, Upset, Wreck

فارسی به عربی

انحطاط، تهدیم، حطام، خراب، دمار، فشل، نعمه من الله

فارسی به ایتالیایی

crollo

rovina

فارسی به آلمانی

Ausfall [noun], Verkommen, Wrack (n) [noun]

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر