ترجمه بیمناک به آلمانی

بیمناک

بیمناک

  • Furchtbar [adjective], Verhaßt, Zuwider [adjective], Besorgt, Säuberlich, Sorgfältig, Sorgsam, Vorsichtig

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی بیمناک در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
  • بیمناک (فرهنگ معین): ترسنده، بیم دارنده، ترسناک،
  • بیمناک‌ (فارسی به انگلیسی): Apprehensive, Insecure, Tremulous
  • بیمناک (لغت نامه دهخدا): بیمناک. (ص مرکب) ترسنده و خائف. (فرهنگ نظام). ترسناک. (آنندراج). جبان. (ناظم الاطباء). هراسناک. (یادداشت مؤلف):
    موی سر جغبوت و جامه ریمناک
    وز برونسو باد سرد و بیمناک.
    رودکی.
    یکی کار دارم ترا بیمناک
    اگر تخت یابی اگر تیره خاک.
    فردوسی.
    - بیمناک کردن، ترسناک کردن. هراسناک کردن: ...ادامه مطلب...
  • بیمناک (فارسی به عربی): حذر، خائف، ماقت، متردد
  • بیمناک (فرهنگ عمید): بیم‌دارنده، ترسنده،
    ترسناک، ترس‌آور،
  • بیمناک (حل جدول): ترسناک
  • بیمناک (مترادف و متضاد زبان فارسی): ترسو، ترسیده، متوحش، مرعوب، مستوحش، وحشتزده، هراسان،
    (متضاد) جسور، ترسناک، ترسو، خوفناک، سهمناک، هولناک، اندیشناک، متوهم
  • بیمناک (فرهنگ فارسی هوشیار): ترسناک، هراسناک (صفت) ترسنده بیم دارنده، ترسناک ترس آور.