معنی یک هفتم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
یک هفتم. [ی َ / ی ِ هََ ت ُ] (اِ مرکب) هفت یک. سُبع. یک از هفت. رجوع به سُبع و هفت یک شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
هفت یک یک جز ء از هفت جز ء.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.