معنی یک مرتبه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

یک مرتبه. [ی َ / ی ِ م َ ت َ ب َ / ب ِ] (ق مرکب) یک بار. (یادداشت مؤلف). یک دفعه. || ناگهان. فجاءهً. یک هو. (یادداشت مؤلف). || (ص مرکب) یک طبقه. یک اشکوبه. (یادداشت مؤلف). ساختمان که دارای یک طبقه باشد. رجوع به مرتبه شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

ناگهان یکباره ‎ یکدفعه ناگهان بغتا، (صفت) ساختمانی که فقط دارای یک طبقه باشد.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر