معنی یک جا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
با هم، با یکدیگر، همگی، به کلی. [خوانش: (~.) (ق.)]
فرهنگ فارسی هوشیار
باهم یایکدیگر: وبدان زمانه حلال بودی که مردی دوجواهررایکجابزنی کردی، همگی بکلی: این پارچه ها را یکجا خریده ام.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.