معنی یکی یکی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

یکی یکی. [ی َ ی َ / ی ِ ی ِ] (ق مرکب) یکی پس از دیگری. به توالی. پی هم. || فرداً فرد. هریک جداجدا. یکی بعد دیگری.

فرهنگ معین

یکی پس از دیگری، فرداًفرد، هر یک جداجدا. [خوانش: (یِ. یِ) (ق مر.)]

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ یکی پس ازدیگری: حوادث زندگیش یکی یکی از جلوچشمش رژه میرفتند، فردافرد هریک جداجدا.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر