معنی یلم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
یلم. [ی َ ل َ] (اِ) سریش. سریشم. (ناظم الاطباء). سریشم ماهی. (یادداشت مؤلف). اسم فارسی عزی السمک است. (تحفه ٔ حکیم مؤمن). سریشم. سریشم نجاری.
- یلم ماهی، سریشم ماهی. (ناظم الاطباء).
فرهنگ عمید
سریش،
سریشُم،
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.