یج در لغت نامه دهخدا - جدول یاب

یج در لغت نامه دهخدا

لغت نامه دهخدا

یج. [ی َ] (اِ) جزء درونی رخسار. (ناظم الاطباء). اما این کلمه دگرگون شده ٔ کلمه ٔ «بج » است. رجوع به بج شود.

یج. [ی َ] (اِخ) دهی است از توابع سه هزار مازندران. (سفرنامه ٔ رابینو، بخش انگلیسی ص 107 و ترجمه ٔ فارسی ص 145).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر