معنی یاری دهنده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

یاری دهنده. [دَ هََ دَ / دِ] (نف مرکب) یاریگر. معین. ناصر. نصیر. یاری ده: این نوشته ای است از جانب بنده ٔ خدا زاده ٔ بنده ٔ خدا ابوجعفر امام قائم بامراﷲ امیرالمؤمنین به سوی یاری دهنده ٔ دین. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 306). گفت مرا یاری دهنده خداست. (قصص الانبیاء ص 33).

حل جدول

ممد، یاریگر، ناصر، نصیر، کمک دهنده

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) کمک دهنده. ‎، توانایی بخشنده.

پیشنهادات کاربران

یاور

فریادرس

فریادرس

یارمند

مددکار

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر