معنی گیوم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
گیوم. [گی یُم ْ / گیُم ْ] (اِخ) گیوم اول معروف به دوناسو.وی به سال 1815م. در کشور هلند به سلطنت رسیده است.این پادشاه در سال 1830م. بلژیک را از دست داد و درسال 1840م. از سلطنت استعفا کرد. (از لاروس بزرگ).
گیوم. [گی یُم ْ / گیُم ْ] (اِخ) گیوم هوهنزلرن. وی در برلین به دنیا آمده و از سال 1798 تا 1888 م. زندگی کرد. و از سال 1861 تا 1888 م. پادشاه پروس و از سال 1871 تا 1888 م. امپراتوار آلمان بوده است. او جانشین پدر خود فردریک گیوم سوم و دومین پسر او بوده است.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.