معنی گیاه نمناک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

گیاه نمناک. [هَِ ن َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) سبزه ای است که آن را خرفه و پرپهن می گویند و به عربی بقلهالحمقاء خوانند. (برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء). قسم کوچک آن را لویبا نامند و وجه تسمیه ٔ حمقاء آن است که در مسیل و وادیها و رودخانه ها و جاهای نمناک بیجا میروید و اختصاص به محلی ندارد و گیاه آن بسیار نرم و تر و حفیف باشد. بزرگ و کوچک دارد. گیاه بزرگ آن کمتر از یک ذرع و ساق آن اکثر مفروش بر زمین و به سطبری انگشتی و بسیار نازک و شکننده و مایل به سرخی و برگ آن مایل به تدویر و اندک ضخیم و گل آن سفید و تخم آن سیاه و در برگ آن لزوجت می باشد. نوع کوچک آن مفروش به روی زمین و برگ و تخم آن از آن بسیار ریزه تر واندک ترشی و این اکثر خودرو می باشد. (از مخزن الادویه) (از تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ج 1 ص 83) (از مفردات ابن بیطار ج 1 ص 102) (از اختیارات بدیعی). رجله. خسیب.بقلهاللینه. بقله مبارکه. بقله فاطمه. بقلهالزهراء.عرفج. عرفجین. (مخزن الادویه) (تحفه ٔ حکیم مؤمن). خرفه. تورک. خلفه. (مخزن الادویه) (اختیارات بدیعی).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر