معنی گیاه فش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

گیاه فش. [ف َ] (ص مرکب) مرکب از: گیاه + فش (ادات تشبیه). گیاه وش. مانند گیاه. شبیه به گیاه:
سرو با قامتت گیاه فشی
طشت مه با تو آفتابه کشی.
نظامی.

فرهنگ عمید

گیاه‌مانند، مانند گیاه،

فرهنگ فارسی هوشیار

مانند گیاه شبیه نبات: سرو با قامتت گیاه فشی طشت مه با تو آفتابه کشی. (هفت پیکر)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر