گچ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
نوعی از خاک که پس از استخراج از معدن به کوره می برند و حرارت می دهند تا تبدیل به گچ شود، (کن.) کندذهن، ناتوان از فهم و شعور. [خوانش: (گَ) (اِ.)]
فرهنگ عمید
جسمی جامد و سفید شبیه خاکستر که از حرارت دادن سنگ گچ در کوره بهدست میآید و وقتی آن را در آب خمیر کنند بهزودی سفت و محکم میشود و خود را میگیرد. غالباً برای سفید کردن اتاقها و قالبگیری و مجسمهسازی به کار میرود،
حل جدول
قلم تخته سیاه
از مصالح ساختمانی
از مصالح ساختمانی، قلم تخته سیاه
فرهنگ فارسی هوشیار
خاکی باشد سفید که آنرا پزند و بدان خانه را سفید کنند
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.