معنی گوگ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

گوگ. (اِ) دگمه ٔ گریبان. || ثؤلول. || گوساله. (ناظم الاطباء). رجوع به گوک شود. || (ترکی، اِ) در ترکی آسمان و رنگ کبود را نیز می گویند. (غیاث) (آنندراج).

فرهنگ معین

(اِ.) تکمه گریبان، گوی گریبان. گوگه و گوک و گوکه و قوقه نیز گویند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر