معنی گوش خراش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

گوش خراش. [خ َ] (نف مرکب) رجوع به همین ترکیب در ذیل گوش شود.

فرهنگ معین

(خَ) (ص.) صدای آزاردهنده.

فرهنگ عمید

آواز ناهنجار که به گوش آزار برساند،

حل جدول

صدای مهیب

صدای بلند و آزار دهنده

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) آوازی که گوش را آزار رساند صدایی سخت ناهنجار: صفیر گوش خراش گلوله توپ پیاپی بگوش میرسید.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر