معنی گورگیاه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
گورگیاه. (اِ مرکب) گیاهی است که گورخر آن را به رغبت تمام خورد، و چون بخایند مزه ٔ قرنفل و مصطکی کند، و به عربی اذخر و طیب العرب خوانند. (برهان). گورگیاه یا کاه مکی، از گندمیان صنعتی، از دسته ٔ غلات، که خوشه های معطر دارد (گل گلاب ص 297). تبن مکی.
(اسم) گیاهی است از تیره گندمیان که سنبه هایش شامل دو گل میباشند ولی چون سنبله مرکب دارد گلهایش شبیه خوشه انگورند و آن در غالب نقاط گرم و معتدل کره زمین میروید. گورگیاه یکی از علوفه های خوب جهت چرای دامها میباشند. در حدود 200 گونه از این گیاه شناخته شده است که برخی از آنها مصارف دارویی نیز دارند. گلهای این گیاه دارای بوی نسبه مطبوع میباشند اذخر طیب العرب اذخر عربی تبن مکه خلال مامونی ثیل طیب سخس سخیس کندهیس کندبیل کنتول سوندهی روس سوریا گورگیا کاه مکه کاه مکی علف عطر زنجبیل علف عطر نمور علف عطر نیمار علف عطر روزای هندی قصیبه گوز گینه غرشنه سخینوس ثیل مکی سخینس سفون.