معنی گود انداختن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

گود انداختن. [گ َ / گُو اَ ت َ] (مص مرکب) گود کردن، چنانکه بیماری چشم کسی را: این تب چندروزه چشمهای او را یک بند انگشت گود انداخته است. (مؤلف). رجوع به گود افتادن شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) گود کردن محلی، گود کردن چنانکه بیماری چشم کسی را.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر