گواهی نامه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
گواهی نامه. [گ ُ م َ / م ِ] (اِ مرکب) نامه ای که در آن یک یا چند کس گواهی خود را نویسند. شهادت نامه. || تصدیق نامه ای که گذراندن تحصیلات شش ساله ٔ دبیرستان یا دوره ٔ دانشگاه را گواهی کند. دیپلم. لیسانس. || تصدیق نامه.اجازه نامه برای انجام دادن هر نوع کار یا پیشه ای.
فرهنگ معین
پایان نامه تحصیلی، جواز رانندگی ماشین. [خوانش: (~. مِ) (اِمر.)]
فرهنگ عمید
مدرکی که بر توانایی شخص در انجام کاری یا گذراندن دورهای دلالت دارد: گواهینامهٴ تحصیلی، گواهینامهٴ رانندگی،
مترادف و متضاد زبان فارسی
استشهاد، تاییدیه، تصدیق، دیپلم، شهادتنامه، کارنامه
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) ورقه ای که در آن یک یا چند تن بامری شهادت دهند شهادت نامه، تصدیق نامه ای که معرف اتمام دوره ای از تحصیلات است دیپلم شهادت نامه، اجازه کتبی برای انجام دادن کاری یا پیشه ای تصدیق نامه.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.