معنی گهن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
گهن. [گ ُ] (اِ) کرمی را گویند که چوب را خورد و خوره ٔ آن مانندآرد از چوب فرو ریزد. و آن آرد را به عربی نشاره خوانند. (برهان قاطع) (فرهنگ رشیدی) (الفاظ الادویه) (آنندراج) (فرهنگ شعوری).
گویش مازندرانی
گون
فرهنگ فارسی هوشیار
هندی چوبخوارک (اسم) کرمی که چوب را خورد و خرده آن مانند آرد از چوب فروریزد نشاره.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.