معنی گنگ گشتن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

گنگ گشتن. [گ ُ گ َ ت َ] (مص مرکب) گنگ شدن. لال شدن:
تو گویی که طوطی است اندر سخن
که از آب گردد همی گنگ و کر.
مسعودسعد.
و رجوع به گنگ و گنگ شدن شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) لال شدن ابکم گشتن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر