معنی گنبدی کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
گنبدی کردن. [گُم ْ ب َ ک َ دَ] (مص مرکب) دمر خوابیدن مثل حال سجده. (فرهنگ نظام).
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) نوعی جست زدن حیوانات (آهو اسب و غیره)، دمر خوابیدن چنانکه درحال سجده.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.