معنی گم رفتن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
گم رفتن. [گ ُ رَ ت َ] (مص مرکب) غلط رفتن. (آنندراج):
بسی گم میروی خود را ادب کن.
چو ره گم کرده ای خضری طلب کن.
غنیمت (از آنندراج).
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) غلط رفتن: بسی گم می روی خود را ادب کن خ تو ره گم کرده ای خضری طلب کن خ (غنیمت)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.