معنی گل هنگامه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

گل هنگامه. [گ ُ ل ِ هََ / هَِ م َ / م ِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) همان گل جنگ است. (آنندراج):
صد مرغ خوش آهنگ بهر گوشه کباب است
هنگام بهار از گل هنگامه مستان.
ملاطغرا (از آنندراج).
رجوع به گل جنگ و گل همچشمی شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر