معنی گل نشاندن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
گل نشاندن.[گ ُ ن ِ دَ] (مص مرکب) کاشتن گل. نشا کردن گل. نشاندن گل چون نشاندن نهال یا نهال نشاندن:
عمارت همی کرد و زر میفشاند
همه خار میکند و گل مینشاند.
نظامی (از آنندراج).
من آن مستم که گر گل مینشانم تاک میروید
ز تاکم برگ هم با سینه ٔ صدچاک میروید.
باقر کاشی (از آنندراج).
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) گل کاشتن: بنام خلاف تو گر گل نشانند سنان جگر دوز و خنجر دهد بر. (ازرقی)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.