گله گله در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
رمهرمه، گروهگروه، دستهدسته،
جایجای، اینجا و آنجا،
رمارم
دستهدسته، فوجفوج، گروهگروه،
(متضاد) تکتک، دانهدانه، فرداًفرد، یکییکی
تکه تکه شدن اشیای چینی یا شیشه ای
جای جای اینجا و آنجا: در بیرون برف بند آمده بود از طناب ضخیم شده میان حیاط تکه تکه کنده میشد و بی صدا بزمین می افتاد. حتی دیوار ها گله گله سفید شده بود. . .