گله گله در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ عمید
رمهرمه، گروهگروه، دستهدسته،
جایجای، اینجا و آنجا،
حل جدول
رمارم
مترادف و متضاد زبان فارسی
دستهدسته، فوجفوج، گروهگروه،
(متضاد) تکتک، دانهدانه، فرداًفرد، یکییکی
گویش مازندرانی
تکه تکه شدن اشیای چینی یا شیشه ای
فرهنگ فارسی هوشیار
جای جای اینجا و آنجا: در بیرون برف بند آمده بود از طناب ضخیم شده میان حیاط تکه تکه کنده میشد و بی صدا بزمین می افتاد. حتی دیوار ها گله گله سفید شده بود. . .
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.