معنی گلخن گر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

گلخن گر. [گ ُ خ َ گ َ] (ص مرکب) گلخن تاب. آنکه گلخن روشن کند. تونتاب:
گرم رو سردچو گلخن گریم
سردپی گرم چو خاکستریم.
نظامی (مخزن الاسرار).
رجوع به گلخن تاب شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) آنکه گلخن (گرمابه) را بر افروزد تون تاب.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر