معنی گلاویز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

گلاویز. [گ ُ] (اِ مرکب) گل آویز که برای زینت کاشته میشود و رنگ قرمز مخصوص دارد. (گیاه شناسی گل گلاب ص 232). رجوع به هرمزدنامه ٔ پورداود ص 220 و 221 شود.

فرهنگ معین

(گَ) (ص فا.) دست به گریبان، دست به یقه.

فرهنگ عمید

آویخته، آویزان،
* گلاویز شدن: (مصدر لازم) [عامیانه] با هم دست به یخه ‌شدن، گریبان یکدیگر را گرفتن، به ‌هم‌آویختن دو نفر هنگام زدوخورد یا کشتی‌ گرفتن،

مترادف و متضاد زبان فارسی

درآویختن، درگیر، دست‌به‌یقه

فرهنگ فارسی هوشیار

دست و گریبان دست بیخه. (اسم) آویز آویخته و آویزان

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر