معنی گلاب پاش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
گلاب پاش. [گ ُ] (نف مرکب) گلاب پاشنده. || (اِ مرکب) ظرفی است معروف که از آن گلاب پاشند. (آنندراج). آوندی لوله دار که بدان گلاب میپاشند. و نیز آوندی سیمین و یا زرین که در آن گلاب میریزند. (ناظم الاطباء). رشاشه. (ذیل لغت شوشتری). گلابدان. ظرفی که با آن گلاب پاشند. ظرف بلورین و غیره برای گلاب دادن. و رجوع به گلابدان شود.
(ص فا.) آن که گلاب پاشد، (اِ.) ظرفی بلورین و غیره دارای لوله که در آن گلاب ریزند و از لوله آن گلاب پاشند. [خوانش: (~.)]
ظرف کوچک لولهدار بلوری یا چینی که در آن گلاب میریزند،
(صفت) آنکه گلاب پاشد، (اسم) ظرفی بلورین و غیره دارای لوله که در آن گلاب ریزند و از لوله آن گلاب پاشند.