معنی گشاده پیشانی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
گشاده پیشانی. [گ ُ دَ / دِ] (ص مرکب) کسی که در کار گشاده رو باشد و آنرا پیشانی گشاده نیز نامند. (فرهنگ رشیدی). || خوش رو. خندان. بشاش:
پیکری چون خیال روحانی
تازه رویی گشاده پیشانی.
نظامی (هفت پیکر ص 73).
به حاجتی که روی تازه روی وخندان باش
فرونبندد کار گشاده پیشانی.
سعدی.
|| نورانی. (ناظم الاطباء)
فرهنگ عمید
خندان، خوشرو،
فرهنگ فارسی هوشیار
خندان بشاش خوشرو، دارای چهره نورانی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.