معنی گشاده آمدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

گشاده آمدن. [گ ُ دَ / دِ م َ دَ] (مص مرکب) مفتوح شدن. مسخر شدن: تا آنگاه که حصار به شمشیر گشاده آمد. (تاریخ بیهقی). بر جانب هندوستان روم تا قلعت هایی را گشاده آید. (تاریخ بیهقی).

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) گشاده بودن گشاده شدن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر