جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی گسلانیده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

گسلانیده. [گ ُ س ِ / س َ دَ / دِ] (ن مف) گسیخته. پاره شده. بریده. و رجوع به گسلانیدن شود.

فرهنگ عمید

بریده،
جداشده،

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) جدا کرده مقطوع.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
گسلانیده: گسلانیده. [گ ُ س ِ / س َ دَ / دِ] (ن مف) گسیخته. پاره شده. بریده. و رجوع به گسلانیدن شود. گسلانیده: بریده، جداشده، گسلانیده: (اسم) جدا کرده مقطوع.