معنی گروگان خواستن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

گروگان خواستن. [گ ِ رَ / رُو خوا / خا ت َ] (مص مرکب) چیزی را به رهن طلبیدن. تقاضای رهن کردن. کسی را طلبیدن تا به گرو نزد خود نگاه دارند:
گروگان همی خواهد از شهریار
چو خواهی که برگردد از کارزار.
فردوسی.

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) کسی یا چیزی را بعنوان گرو طلبیدن: گروگان همی خواهد از شهریار چو خواهی که برگردد از کارزار.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر