معنی گرما خورده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ فارسی هوشیار
دچار گرما شده جمع: گرما خوردگان: بدم چندی چو خاکستر شد این دل که گرما خوردگان را خوش بود باد. (امیرخسرو دهلوی)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.