معنی گرفت کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

گرفت کردن. [گ ِ رِ ک َدَ] (مص مرکب) کنایه از اعراض کردن باشد. (برهان). || مالش دادن ساز، یعنی کاری کردن که نغمه ای لرزان به گوش آید. (برهان). رجوع به گرفت شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ (مصدر) اعراض کردن، (مصدر) مالش دادن ساز تا نغمه لرزان بگوش آید.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر