معنی گردن کلفت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

گردن کلفت. [گ َ دَ ک ُ ل ُ] (ص مرکب) سطبرگردن. آنکه گردن سطبر دارد. ارقب. (منتهی الارب). || دشنامی است: این گردن کلفت ها را به اینجا راه ندهید. || بزرگ باقدرت. || قلدر. زورگو.

فرهنگ معین

نیرومند، دارای قدرت اجتماعی یا اقتصادی. مجازاً زورگو،

فرهنگ عمید

آن‌که گردنی ستبر دارد، ستبر‌گردن،
[مجاز] قوی، نیرومند،
[مجاز] دارای موقعیت ممتاز اجتماعی، بانفوذ،

حل جدول

اثری از عزیزنسین

قلدر

قلچماق

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ آنکه دارای گردنی ستبر است ستبر گردن:، نیرومند قوی: مرد گردن کلفتی است، قلدر زورگوی، دشنامی است کسان را: نانجیب موذی گردن کلفت خ تا بکی گویی بمحضر حرف مفت ک (بهار)

پیشنهادات کاربران

بزن دررو، بهادر

آکنده گردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر