معنی گذارنده شدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

گذارنده شدن. [گ ُ رَ دَ / دِ] (مص مرکب) عبور کردن. رد شدن. رجوع به گذاردن شود:
بیامد یکی ناوکش بر میان
گذارنده شد بر سلیح کیان.
دقیقی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر