معنی گذارنده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

گذارنده. [گ ُ رَ دَ / دِ] (نف) آنکه از چیزی و جایی درگذرد. عبورکننده:
یکی جادوی بود نامش سنوه
گذارنده راه و نهفته پژوه.
دقیقی.
|| سوراخ کننده. شکافنده:
به نیزه گذارنده ٔ کوه آهن
به حمله رباینده ٔ باد صرصر.
فرخی.

فرهنگ عمید

کسی که چیزی را در جایی بگذارد،

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) عبور دهنده گذارننده، عبور کننده گذرنده: یکی جادوی بود نامش ستوه گذارنده راه و نهفته پژوه. (دقیقی)، سوراخ کننده شکافنده: بنیزه گذارنده کوه آهن بحمله رباینده باد صرصر. (فرخی)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر