معنی گاوچهر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

گاوچهر. [چ ِ] (ص مرکب) آنچه صورت گاو دارد. || گاوپیکر که گرز فریدون باشد و آن را بهیأت سر گاومیش از آهن ساخته بودند. (برهان):
سرش را بدین گرزه ٔ گاوچهر
بکوبم نه بخشایش آرم نه مهر.
فردوسی.
زدم بر سرش گرزه ٔ گاوچهر
برو کوه بارید گفتی سپهر.
فردوسی.
همی گشت برسان گردان سپهر
بچنگ اندرون گرزه ٔ گاوچهر.
فردوسی.
جرنگیدن گرزه ٔ گاوچهر
تو گفتی همی سنگ باردسپهر.
فردوسی.

فرهنگ عمید

گاورنگ

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر