معنی گالی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

گالی. (اِ) قسمی نی (در رامیان). آن را ترجین نیز نامند.

گالی. (اِخ) مردمان گالاثیه در آسیای صغیر که یونانیان آنها را گالاثیان مینامیدند. رجوع به گالاثیان و ایران باستان ص 2079، 2134، 2281، 2360 شود.

فرهنگ عمید

ساقه‌های برنج که از آن کلاه و سبد و چیزهای دیگر می‌بافند،

حل جدول

ساقه برنج

گویش مازندرانی

ساقه های گیاه مردابی که برای پوشش بام به کار رود، خرده کاه...

فرهنگ فارسی هوشیار

هر فرد ساکن گالاثیا.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر