معنی گاراژ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

گاراژ. (فرانسوی، اِ) جائی که اتومبیل را در آن گذارند. جائی که مسافران برای تهیه ٔ بلیط مسافرت و سوار شدن بدانجا روند. جائی که رانندگان مسافران و بار را از آنجا سوار کنند و بدانجا پیاده کنند.

فرهنگ معین

[فر.] (اِ.) جای اتومبیل، محلی که اتومبیل ها را در آن جا می گذارند.

فرهنگ عمید

محوطۀ معمولاً سرپوشیده‌ای واقع در ساختمان که به نگهداری اتومبیل‌ها اختصاص دارد، پارکینگ،
محلی که در آن اتومبیل‌ها را تعمیر می‌کنند، تعمیرگاه،
مؤسسۀ حمل‌و‌نقل بار و مسافر،

حل جدول

توقفگاه، جای ماشین

مترادف و متضاد زبان فارسی

توقفگاه

فرهنگ فارسی هوشیار

جائی که مسافران برای تهیه بلیط مسافرت و سوار شدن بدآنجا روند

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر