معنی کیسه پرداز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کیسه پرداز. [س َ / س ِ پ َ] (نف مرکب) کیسه پردازنده. تهی کننده ٔ کیسه:
کیسه پرداز بحر و کان کف توست
که بر او خرج جاودان دارند.
انوری.
به دستان دوستان را کیسه پرداز
به زخمه زخم دلها را شفاساز.
نظامی.
ندارد دخل و خرجش کیسه پرداز
سوادش نیم کار ملک ابخاز.
نظامی.
رجوع به کیسه پرداختن شود. || باسخاوت. سخی. بخشنده. (فرهنگ فارسی معین).
رجوع به کیسه پرداختن شود.
- کیسه پرداز شدن، هرچه داشتن، دادن. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا):
نیاز من چه وزن آرد بدین ساز
که خورشید غنی شد کیسه پرداز.
حافظ (از یادداشت ایضاً).

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) با سخاوت سخی بخشنده: نیاز من چه وزن آرد بدین ساز که خورشید غنی شد کیسه پرداز. (حافظ)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر